تاخت و تاز سینمای ژاپن در چین
تاریخ انتشار: ۳ اردیبهشت ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۱۷۳۶۹۱
فیلم «گودزیلا و کونگ: امپراتوری جدید» در صدر گیشه سینمای چین قرار گرفت در حالی که فروش انیمیشن «پسر و مرغ ماهیخوار» در این کشور آسیایی از ۱۰۰ میلیون فراتر رفت.
به گزارش ایسنا، فیلم اکشن فانتزی «گودزیلا و کونگ: امپراتوری جدید» در جدیدترین هفته اکران خود رتبه اول گیشه سینمای چین را از انیمیشن برنده اسکار «پسر و مرغ ماهیخوار» ساخته هایائو میازاکی گرفت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
طبق دادههای شرکت «Artisan Gateway»، فیلم «گودزیلا و کونگ» در فاصله زمانی بین جمعه تا یکشنبه درآمدی معادل ۷.۳ میلیون دلار ثبت کرد و در چهارمین هفته اکران خود به جایگاه اول جدول گیشه چین بازگشت و در این روند از انیمیشن «پسر و مرغ ماهیخوار» پیشی گرفت.
«گودزیلا و کونگ» پس از ۲۴ روز اکران مجموعاً ۱۲۱ میلیون دلار در چین به دست آورده که این بالاترین فروش سینمای چین برای فیلمهای خارجی در سال ۲۰۲۴ است.
انیمیشن «پسر و مرغ ماهیخوار» نیز ۶.۳ میلیون دلار در چین به فروش خود افزود و از زمان اکران در ۳ آوریل، این فیلم مجموعا طی ۱۹ روز نمایش ۱۰۴ میلیون دلار در گیشه چین به دست آورده است. این رقم بالاتر از ۹۳ میلیون دلاری است که سال گذشته انیمیشن «اولین اسلمدانک» به دست آورد، اما کمتر از ۱۱۴ میلیون دلاری است که انیمیشن «سوزومه» کسب کرد و به نظر می رسد انیمههای ژاپنی محبوبیت فراوانی در میان تماشاگران چینی دارند.
استقبال از انیمیشن «پسر و مرغ ماهیخوار» در چین در حالی شکل گرفته است که این انیمه اخیرا با موجی از تفسیرهای ملی گرایانه چینی و ضد میازاکی در رسانه های اجتماعی چین رو به رو شده است. به طور خاص، انیمیشن «پسر و مرغ ماهیخوار» که در حال و هوای در جنگ جهانی دوم ساخته شده، به دلیل به تصویر کشیدن پدر پسر در حالی که برای یک شرکت مهمات سازی ژاپنی کار میکرد و به خاطر نمایش مردم ژاپن به عنوان افرادی که از اثرات جنگ رنج می برند، مورد انتقاد قرار گرفته است. ملی گرایان چینی به اشغال بخش هایی از چین توسط ژاپن در دهه ۱۹۳۰ و خشونت ارتش این کشور علیه غیرنظامیان چینی در جنگ دوم چین و ژاپن و جنگ جهانی دوم اشاره میکنند.
با همه این تفاسیر، عملکرد«پسر و مرغ ماهیخوار» در چین بالاترین عملکرد آن در سراسر جهان است و بیش از دو برابر ۴۶ میلیون دلاری است که در آمریکای شمالی به دست آورده است و بسیار بیشتر از ۶۰.۷ میلیون دلاری است که در کشور خودش ژاپن فروخته است.
نسخه دوبله شده این انیمیشن در آمریکای شمالی دارای صداپیشگانی از جمله «کریستین بیل»، «دیو باوتیستا»، «جما چان»، «ویلم دفو»، «کارن فوکوهارا»، «مارک همیل»، «رابرت پتینسون» و «فلورنس پو» است.
موفقیت «پسر و مرغ ماهیخوار»، میازاکی را به مسنترین کارگردانی تبدیل کرد که تا به حال برنده اسکار بهترین انیمیشن بلند شده است و این تنها دومین انیمیشنی بود که با طراحی دست، موفق به کسب اسکار بهترین انیمیشن بلند شد. مورد اول نیز انیمیشن «شهر اشباح» ساخته میازاکی در سال ۲۰۲۳ بود.
«پسر ومرغ ماهیخوار» انیمه برگرفته از رمانی از «جنزابورو یوشینو» در سال ۱۹۳۷ با عنوان «چگونه زندگی میکنی» است که میازاکی آن را در کودکی خوانده و روایتگر داستان سفر ماهیتو ماکی ۱۱ ساله است که مادرش را در طول جنگ جهانی دوم از دست میدهد و وارد یک دنیای جادویی میشود. این فیلم همچنین از احساس میازاکی پس از جنگ و مقابله با از دست دادن مادرش، الهام گرفته شده است.
کانال عصر ایران در تلگرام بیشتر بخوانید: رشد گیشه سینمای ژاپن به لطف انیمهها بهترین فیلمهای ژاپنی سال 2024 تا امروز (+عکس)منبع: عصر ایران
کلیدواژه: سینمای ژاپن چین میلیون دلاری پسر و مرغ ماهیخوار گودزیلا و کونگ میلیون دلار
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۱۷۳۶۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
سینما به روایت «آپاراتچی»
ایسنا/اصفهان «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل، مردی جوان و ساده است که سواد نوشتن ندارد، اما شور دارد و عاشق سینماست.
فیلم «آپاراتچی» ساختۀ قربانعلی طاهرفر، یکی از فیلمهای در حال اکران اصفهان است که گیشۀ سینمای ساحل نشان میدهد با استقبال اندکی مواجه شده است، من نیز این فیلم ۹۴دقیقهای را بهتنهایی در سالن عالیقاپو نگاه کردم و وضعیت سالن، یعنی صندلیهای خالی، این موضوع را تأیید میکرد. اما جای سؤال دارد که آیا تماشای «آپاراتچی»، محصول سال ۱۴۰۲ که در چهلودومین جشنوارۀ فیلم فجر به نمایش درآمد، وقت تلفکردن است؟!
اگر عاشق «سینما» باشید، «آپاراتچی» به یک بار دیدنش (و اگر عاشقتر باشید، به چند بار دیدنش!) میارزد؛ آن هم در مقایسه با بسیاری از فیلمهای پرهیاهو و با بازیگران دهانپرکن، اما بیکیفیت که طرفدار هم زیاد دارند. «آپاراتچی» روایت زندگی جلیل است که عاشق سینماست و برای ساختن فیلمی بلند و سینمایی حاضر است هر کاری بکند. او وقتی دیگران معنی کارهایش را نمیفهمند به آنها میگوید، تا حالا عاشق شدی؟! من عاشق سینما هستم!
اتفاقات این اثر که در جشنوارۀ فجر سال گذشته به دریافت جایزۀ ویژۀ داوران برای «نگاه نو» موفق شد، در روزگار نزدیک به پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ و سالهای نخست جنگ ایران و عراق بازمیگردد. جلیل نقاش ساختمان است که روی بوم هم هنرش را به رخ میکشد و مخصوصاً پرتره شهدای عزیزمان را در جنگ ایران و عراق تصویر میکند و به دل خانوادههایشان تسلایی کوچک میبخشد. همین جلیل که عشق بیوحدومرزی به سینما دارد و همواره خود را در جشنوارههای فیلم تصور میکند که جوایزی نفیس به دستش میدهند، قصد دارد فیلمی بلند و زندگینامهای بسازد.
فیلم جلیل دربارۀ شخصیتی به اسم نوری است. نوری در فیلم قاضی سختگیری معرفی میشود. همه مردم از جمله جلیل و همسر و پدر پیرش که در یک خانه زندگی میکنند، بدگویی از این قاضی به روزمرهشان تبدیل شده است. همه معتقدند که نوری دارد جان جوانان وطن را با قضاوتهای نادرستش پایمال میکند. اما در همان ابتدای فیلم، وضعیت نوری دستکم در چشم برخی از مردم، از جمله همین جلیل داستان، دگرگون میشود. و وقتی نوری یعنی قاضی بدنام به دنبال اتفاقاتی شهید میشود، تصمیم میگیرد فیلمی از او بسازد و نامش هم بگذارد: «نوری در تاریکی».
اما فیلمساختن در زمانۀ جلیل آسان نیست. پدرش با او مخالفت جدی دارد و سینما را هنری تهی میداند که یک مشت آدم فاسد و بیدین دور هم جمع میشوند تا بقیۀ مردم را هم با ساختههایشان بیبندوبار کنند! همین نگاه پدر جلیل، طنز تلخی را به اثر بخشیده است. از طرفی، جلیل را وزارت ارشاد وقت جدی نمیگیرد و حاضر به حمایت از او نیست.
فیلم هیچ حامی معنوی و پشتیبان مادی ندارد. خانواده شهید نوری هم با مخالفتها یا خواستههای خود به نوعی دیگر مانعی بر سر راه فیلمسازی جلیل شیفته و خیالپرداز هستند. حالا در ادامه باید دید سرنوشت این فیلم به کجا ختم میشود و اگر روی پرده برود، محبوب مردم خواهد شد، چنانکه جلیل در رؤیا میبیند؟!
فیلمسازی در میانۀ انقلاب و جنگ
فیلم «آپاراتچی» در حد خود و تا جایی که توان گشودن بال و پر داشته است، داستان بغرنج سینمای ما و البته شیرینیهای آن و شوریدگیهای آدمهایش را بازتاب میدهد. سینمای کشورمان از ۱۳۵۷ شمسی بهبعد که هنرمندانی نامدار در آن افتخار آفریدند و از این قاب رنگی و اسرارآمیز ما را به جهانیان نشان دادند یا هرکس دیگری که به توان و سلیقه خود آثاری در آن تولید کرده است، آغازش داستانی پیچیده دارد.
سینمای ایران بعد از ۱۳۵۷ شمسی، در میانۀ انقلاب و جنگی زودهنگام پا گرفت و همواره موانع پرشماری از جنبههای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی بر سر راهش بود. اما سینما زنده ماند، گاهی نیمهجان شد و گاهی جان تازه گرفت، اما هرچه بود و نبود به پیش رفت و نشان داد که این دنیای شگفتانگیز و پرقدرت شاید سر خم کند و در برخی سالیان منزوی شود، اما از میان نمیرود. سینمای ایران همواره عاشقان خودش را داشته است که برای سربلندی این گوشه پهناور از هنر معاصر ایرانزمین کوشیدهاند.
به جز اینکه به «آپارتچی» میتوان نگاهی تاریخی داشت که در آن مقطع، خاص ایرانمان است، این فیلم به رابطۀ پویایی اقتصاد و هنر نیز نگاه خوبی دارد. جلیل و گروه کوچکش یک مانع جدی بر سر راه فیلمسازیشان دارند و آن هم نداشتن پول کافی و امکانات مادی بهدردبخور است.
این مسئلۀ جدی است. هیچ هنرمندی در هیچ کجای دنیا نمیتواند با شکم خالی و زندگیای که تمامش دغدغه نان باشد، هنری ماندگار به جهان تقدیم کند. گامبرداشتن در چنین مسیری ازجانگذشتگیها میخواهد. اگر در تاریخ هنر درنگ کنیم، آثار پراعجازی که هنوز ماندگارند و ما را انگشتبهدهان میکنند، یا هنرمندش از خانوادهای ثروتمند برخاسته یا نهاد دولتی یا غیردولتی، آن هنرمند را حمایت مالی کرده و دنیایی امن برایش فراهم ساخته است. مردی مثل جلیل که برای فیلمسازی و نمایش استعداد هنری خود به فروختن فرش دستباف همسرش محتاج است، فرشی که میتوانست زیرپای آن دو و پدر و بچههایشان باشد، چه سرنوشتی در سینما خواهد یافت؟
انتهای پیام